زندگینامه امام حسین (ع) و توسل به حضرت سیدالشهداء (ع)

دومین فرزند برومند حضرت علی (ع) و فاطمه (س)، که درود خدا بر ایشان باد، در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت در خانه وحی و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام(ص) رسید، به خانه حضرت علی (ع) و فاطمه (س) آمد و اسمارا فرمود تا کودکش را بیاورد. اسما او را در پارچه ای سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد، آن گرامی به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت. به روزهای اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش، امین وحی الهی، جبرئیل، فرود آمد و گفت: سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) که به عربی (حسین) خوانده می شود نام بگذار. چون علی برای تو بسان هارون برای موسی بن عمران است، جز آن که تو خاتم پیغمبران هستی. و به این ترتیب نام پرعظمت "حسین " از جانب پروردگار، برای دومین فرزند فاطمه (س) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش، فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندی را برای فرزندش به عنوان عقیقه کشت، و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موی سر او نقره صدقه داد...

ادامه مطلب را بخوانید...

اقدام تحسین برانگیز شورای اسلامی و دهیاری چاپارخانه در تعریض و تسطیح کوچه شهید همتی

به یاری شورای محترم اسلامی روستای چاپارخانه و دهدار محترم جناب آقای نظمی و با همکاری جمعی از سکنه‌ی خیابان شهید همتی، مدتی است که شاهد تعریض و تسطیح این کوچه‌ی پر رفت و آمد روستا تحت نظر مهندس صادقی و همکاران زحمتکش‌شان هستیم.

امید با بذل توجه‌ی ریاست محترم شورا، جناب سردار باقرپور و همکاران‌‌شان در شورای اسلامی و دهیاری به زودی شاهد آسفالت این معبر که محل رفت و آمد زوار آستان متبرک پیرآقا و آرامستان روستا نیز هست، باشیم.

انشاالله این اقدام تحسین برانگیز شورای اسلامی و دهیاری چاپارخانه در تعریض و تسطیح کوچه شهید همتی، نخستین گام در راستای تعریض و تسطیح و در نهایت آسفالت تمامی معابر روستای زیبای چاپارخانه باشد.

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ

روز ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل برابر با سال ۶۱۰ میلادی، «بعثت» که به معنی رستاخیز معنوی و انقلاب در همه‏‌ی امور است، با برگزیده شدن حضرت محمد (ص) به مقام رسالت، و آغاز نزول قرآن کریم آغاز شد.

کلمه‌ی بعثت به معنای «برانگیخته شدن» بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران می باشد.

حضرت محمد(ص) قبل از بعثت، در بعضی از اوقات برای تفکر و عبادت به غار حرا در کوهی واقع در شمال مکه پناه می برد تا اینکه یک روز فرشته‏ وحی، جبرئیل امین، بر آن حضرت نازل شد و به آن حضرت بشارت نبوت و رسالت داد. و این‌چنین آغاز اسلام و شروع بعثت با نام خدا، خواندن، قلم، قیام، هشدار، پاکی و اخلاص و بزرگداشت خدا شروع شد.
بیست وهفتم رجب، عید سعید مبعث پیامبر اکرم (ص) منشاء تحولات انسانی، معنوی، فرهنگی، علمی و وحدت بوده و توحید، معنویت، عدالت و کرامت انسانی به ارمغان آورد. و با بعثت حضرت محمد (ص) برجسته‌‌ترین و شریف‌‌ترین مفاهیم و ارزش‌های انسانی متولد شد.

وبلاگ چاپارخانه ضمن تبریک این عید فرخنده‌ی اسلامی به عموم اهالی روستا، برای همه آرزوی سلامتی و موفقیت زیر سایه‎ی الطاف رسول گرامی اسلام را داشته و امیدواریم با در پیش گرفتن رهنمودهای آن حضرت، بنده‌ی شایته‌ای برای خداوند و سزاوار مسلمانی او باشیم؛ انشاالله...

حضور پر شور مسئولین و اهالی روستای چاپارخانه در راه‌پیمایی حمایت از مردم مظلوم یمن

جمعی از اهالی و مسئولین روستای چاپارخانه، ریاست محترم شورای اسلامی چاپارخانه سردار باقر پور و نایب رئیس شورا سرکار خانم دکتر حسینی و دهدار محترم چاپارخانه جناب آقای نظمی به‌همراه خانواده در راه‌پیمایی با شکوه جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ که در حمایت از مردم مظلوم یمن و محکومیت جنایات آل سعود، که پس از نماز جمعه‌ی خمام، در مرکز این بخش برگزار شد، شرکت کردند.

به گزارش سایت اخبار خمام: مردم ولایتمدار بخش خمام بعد از نماز پرشکوه جمعه در راهپیمایی علیه رژیم ظالم آل سعود و همبستگی با مردم مظلوم یمن شرکت نمودند.

کسب مقام نائب قهرمانی «مهدی رجبعلی‌پور» در مسابقات استانی فول کیک بوکسینگ

مهدی رجبعلی‌پور از نوجوانان ورزشکار و مستعد روستای چاپارخانه است که موفق به کسب مقام نائب قرمانی مسابقات فول کیک بوکسینگ استان گیلان در رده‌ی سنی نوجوانان شده. و مدال نقره را کسب کرده‌اند.

ضمن تبریک به این نوجوان با استعداد، خانواده و دوستان و همولایتی‌های عزیز برای ایشان آرزوی موفقیت‌های بیشتر در زندگی و کسب مدارج بالاتر ورزشی را داریم.

آشنایی با سیده زهرا حسینی، بانوی معلم روستا

روز معلم فرصتی مناسب برای قدرشناسی از سنگربانان عرصه‌ی تعلیم و تربیت است. روزی که با قدردانی از معلمان خود، یاد و خاطره‌ی بزرگ مرد علم، ایمان و عمل و بزرگ معلم اخلاق استاد شهید مرتضی مطهری(ره) را گرامی می‌داریم. یکی از معلمان دبستان روستای ما (چاپارخانه) بانوی سخت کوش و فرهیخته‌ای‌ست که علاوه بر تلاش و کوشش بی شائبه‌ در نقش یک بانوی معلم، در حفظ جایگاه نظام مقدس اسلامی در عرصه‌ی تعلیم و تربیت کودکان روستا با ایجاد فضای سالم توأم با امنیت و آرامش جهت تحقق رهنمودهای مقام معظم رهبری(مدظله العالی) درسال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» توفیق خدمتگذاری در عرصه‌های دیگر همچون نایب ریاستی شورای روستا و مدیریت مهدکودک را نیز بر عهده دارند. به این بهانه جا دارد نگاهی داشته باشیم به زندگی و تلاش این بانوی معلم ارزشمند چاپارخانه‌ای.

سیده زهرا حسینی متولد سال ۱۳۵۰ معلم دبستان روستا و دانشجوی دکتری. دو فرزند دارد؛ یک دختر و یک فرزند پسر (کربلایی حاج مجتبی نظمی، همکار عزیز ما در اداره‌ی وبلاگ چاپارخانه). و همسر ایشان جناب آقای نظمی، دهیار روستای چاپارخانه هستند. از سال ۱۳۸۱ در یک اتاق خانه‌اش نخستین و تنها مهدکودک روستا را برای از کودکان ۳ تا ۶ ساله تاسیس کرده‌اند. این معلم دلسوز و فداکار، سال ۱۳۸۴ در مقطع کاردانی رشته آموزش ابتدایی از دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان آستارا فارغ التحصیل شده، در حالی‌که از سال ۱۳۸۲ به عنوان یکی از سه عضو اصلی، به عضویت شورای اسلامی روستای چاپارخانه نیز مشغول به فعالیت بوده است. با توجه به سوابق درخشان و فعالیت‌های پیگیر این بانوی معلم بسیجی از سال ۱۳۸۵ به عنوان مربی پیش دبستای در آموزش و پرورش استخدام، و از همان سال به عنوان مربی در دبستان آیت الله سعیدی چاپارخانه مشغول به فعالیت هستند. 

خانم حسینی با وجود عضویت در شورا و تدریس در مدرسه به تحصیلات خود ادامه داده و در سال ۱۳۸۶ با معدل الف از دانشگاه آزاد لاهیجان در مقطع کارشناسی و به عنوان دانشجوی نخبه و بدون آزمون در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شده و با موفقیت از این مقطع نیز فارغ التحصیل شدند. همچنین ایشان در ایام تابستان، برای دانش آموزان کلاس های روخوانی و روانخوانی قرآن ترتیب داده و از سال ۱۳۸۹ خانه‌ی قرآن برای روستای چاپارخانه را نیز تاسیس نمودند.

جا دارد اکنون که به بهانه‌ی بزرگداشت روز معلم به مختصری از فعالیت‌ها و خدمات این بانوی معلم روستا اشاره کردیم، از تمامی معلم‌ها و آموزگاران سخت‌کوش مدرسه‌ی روستای چاپارخانه (دبستان آیت‌الله سعیدی) نیز یادی کنیم و قدردان زحمات و تلاش‌های بی‌وقفه‌ی این عزیزان در راه تعلیم و تعلم فرزندان روستایمان باشیم. روز معلم گرامی باد.

وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ

به مناسبت روز ملی شوراها

گفت و گو با علی باقرپور رئیس شورای اسلامی چاپارخانه

در تقویم رسمی کشور ما روز نهم اردیبهشت به عنوان روز شوراها یاد شده است. شورا یک اصل عقلی است که آموزه های دین اسلام در کتاب و سنت نیز بر آن صحه گذاشته است.
انقلاب اسلامی ایران نیز که بر مبنای آموزه های اسلامی در چارچوب هدف سلبی خود با استبداد و خودرایی فرمانروایان به مبارزه برخاست و تحقق مشارکت عمومی مردم در تعیین سرنوشتشان را به عنوان یک هدف ایجابی برگزید. اصل ارزشمند شورا را مورد توجه جدی قرار داد و قانون اساسی هنگامی که در بیان اصول کلی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی در اصل ششم شیوه اداره امور کشور را بر آراء عمومی مبتنی کرد و روش آن را انتخابات قرارداد، به موازات اشاره به انتخاب رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، از انتخاب اعضای شوراهای اسلامی نیز به عنوان ابزاری برای تحقق حاکمیت مردم و تجلی اراده عمومی یاد کرده است. به این بهانه قرار گفت‌گویی با آقای علی باقرپور، رئیس شورای اسلامی روستای چاپارخانه گذاشتیم تا نظرات و دیدگاه ایشان را جویا شویم.

چند لحظه بیشتر از حضور ما در برابر دفتر شورای اسلامی روستای چاپارخانه نگذشته بود که آمد. بعد از سلام و احوال‌پرسی گفت که برای سرکشی به روستا رفته بود. مشخص است که با توجه به آغاز فصل کشاورزی، خیلی کار دارد؛ این را از رفت و آمد مداوم اهالی روستا به دفتر شورا و صحبت با او، زود می‌شد فهمید. به هر حال گفت‌و‌گو را آغاز کرد تا به مناسبت روز ملی شوراها، حرف‌های این مرد خدوم را بازگو کنیم و این روز بهانه‌ای باشد برای تجلیل و تکریم او که همواه خود تجلیل کننده‌ی مردم بوده و بر آمده از دل پاک و ساده‌ی روستائیان بی کینه و پرمهر روستای چاپارخانه. 

لطفاً ضمن معرفی خود، از سوابق و فعالیتهای کنونی شورا بگوئید.

نخست می‌بایست با تبریک روز شوراها به تمامی اعضای شوراهای بخش خمام و همکارانم سرکار خانم سیده زهرا حسینی و برادر خوبم، جناب آقای مسعود قدیمی از ایشان تشکر کنم. اینجانب حاج علی باقرپور رئیس شورای اسلامی مرکز دهستان چاپارخانه، افتخار داشتم از شروع تاسیس اولین دوره‌ی شوراها به سال 1377 با سمت نائب رئیس شورا و از دوره‌های دوم، سوم و چهارم، با سمت رئیس شورای اسلامی این روستا، مشغول انجام وظیفه هستم.

برای خواندن ادامه این مطلب کلیک کنید

رنج‌ها و مهربانی‌های بانوی شالی‌زارهای گیلان

گزارش: محدثه مهدوی-خبرنگار ایسنا گیلان: ای شالیکار گیلانی بر دستان پینه بسته‌ات بوسه می‌زنم تو که با مهرخود، برنج را در دامان پرمهرت پرورش می‌دهی و این یکی از نشانه‌هایی است که دیار من گیلان را به سرزمین سبز معروف کرده است.

یکی از  همین روزهای بهاری که مسافر جاده‌های دیارم بودم و همزمان نوای خوش «گل پامچال،گل پامچال، بیرون بیا- فصل بهاره، عزیز موقع کاره- شکوفاهان، غنچه وا کنید، غنچه وا کنید- بلبل سر داره؛ بلبل سر داره- بیا دل بیقراره، بیا فصل بهاره و ...» در حال پخش بود و به حق جنب‌وجوش زنان شالیکار گیلانی را به سینمایی زنده تبدیل کرده بود لذا مصمم می‌شوم تا راویگر این قصه شوم ...

کلاه حصیری‌ات را بالاتر می‌دهی، با دست‌های گِل آلودت عرق پیشانی‌ات را پاک می‌کنی و خطی از گل جایش می‌نشانی. با لبخند می‌گویی:«دست‌های تو این کاره نیست. برای نوشتن خوب است. حالا که دیدی، هنوز که عرق بدنت و گٍل دست و پایت خشک نشده برو و قصه‌ات را بنویس.»

قلم به دست می‌گیرم و می‌نویسم تا بگویم، از رنج‌هایت بی‌خبر نیستم. از گالش‌های زنانه‌ات که هربار قدم‌هایت را تا دل آب و گٍل بدرقه می‌کند و کنار مزرعه می‌ماند. از روزهایی که می‌روی تا با آب و زمین و باد و آفتاب یکی شوی و حاصل این کیمیا گری‌ات با رنج، «برنج» در بشقاب‌های ما می‌شود.

زن مهربان روستا، من می‌شناسمت. آنگاه که چادرت را محکم به کمر می‌بندی و مؤمنانه به دشت رنج و زحمت، پا می‌گذاری. می‌روی و قامتت را می‌شکنی و نمازهایت را در آب می‌خوانی و حرف‌ها می‌زنی با دانه‌هایی که قرار است زمین خالی را سبزه‌زار کنند. بانوی شالیزارهای شمال، از رنج‌ها و مهربانی‌هایت باخبرم. از دستانت که در جوانی پیر شده‌اند و از رؤیاهایت که سال‌هاست چشم به آمدن تابستان دوخته‌اند. من، تو را می‌شناسم و از زمزمه‌های شیرینت با لاک‌پشت‌ها، مورچه‌ها، زالوها و قورباغه‌ها باخبرم. از ایمانی که هر روز با خود به شالیزار سرازیر می‌کنی.

من لبخند هر باره‌ات را به آواز قورباغه‌ها و جیرجیرک‌ها دیده‌ام. دیده‌ام که چگونه در گوش زمین، لالایی می‌خوانی و می‌کاری. من هر بار نوازش‌هایت را روی سر ساقه‌های ترد شالی دیده‌ام و می‌دانم که بانوی آرام شالیزارهای سبز شمالی. حتی وقتی پابرهنه از مرزهای شالیزار می‌گذری تا کمی آب بنوشی و بنشینی، پینه‌های سرخ و متورم دستانت را دیده‌ام. من این دستان خسته و گل آلود را خوب می‌شناسم که چگونه زمینی سیاه و متروک را به تابلوی نقاشی بدل می‌کنند که سبز سبز است، سبزتر از زندگی.

دیده‌ام که چگونه تا می‌شوی و با چشمانی تب‌دار،گل را می‌شکافی و ساقه‌های بلند باورت را در زمینی برهنه نشا می‌کنی و با دم و بازدم شالیزار، عطر ساقه‌های برنج می‌گیری و با آواز پرنده‌های آسمان درهم می‌آمیزی. بانوی شالیکار! من سال‌هاست که می‌دانم بسم‌الله‌‌های توست که خوشه‌های سبز را، طلایی می‌کند و این همه عطر به مزرعه می‌پاشد. پس ببخش اگر گاهی نمی‌شود خوبی‌هایت را به اندازه خودت،خوب نوشت.

برای خواندن متن کامل اینجا کلیک کنید

اطلاعیه: آماده سازی کارتی برای معرفی وبلاگ به مردم

با سلام

کارت زیر برای آشنایی هرچه بیشتر مردم دهستان با وبلاگ روستای چاپارخانه آماده انتشار و توزیع شده است. و به زودی با مساعدت دهیاری محترم روستای چاپارخانه در اماکن عمومی و فروش‌گاه‌های دهستان در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. تا جوان‌ها و خانواده‌ها هرچه بیشتر در جریان فعالیت و حضور این وبلاگ در فضای مجازی قرار بگیرند.

روی این کارت ـ آگهی تبلیغاتی وبلاگ روستای چاپارخانه، بر روی زمینه‌ای از تابلوی ورودی دهستان که لوگوی وبلاگ نیز هست، نوشته شده: وبلاگ چاپارخانه، دهکده‌ی جهانی، رسانه شمائید. و سپس نام و نشانی اینترنتی وبلاگ آمده و زیر آن درخواست شده: نوشته‌ها و عکس‌هایی که از رویدادهای روستا تهیه می‌کنید، و هرآن‌چه (ماننند معرفی بزرگان و مفاخر ورزشی، فرهنگی و علمی روستا) مناسب انتشار می‌دانید برای ما بفرستید. سپس نشانی ایمیل و تلفن مدیر وبلاگ نیز برای ارتباط وایبری و... درج شده است.

انشالله با انتشار و توزیع این کارت اهالی بیشتر در جریان فعالیت‌های وبلاگ چاپارخانه قرار گرفته وبا آن همکاری نمایند.